دل نوشته های زمستانه

اینجا صحبت از طعم زندگی است اما......

اینجا صحبت از طعم زندگی است اما......

۸ مطلب در اسفند ۱۳۹۸ ثبت شده است

سلام.

متاسفانه کرونا من را هم گرفتار کرد

البته من همه ی موارد را رعایت میکردم 😥

هرروز چندین برابر قبل ،دستهایم را با آب وصابون می شستم 

ازدستکش استفاده میکردم

دراماکن عمومی وشلوغ حضور پیدا نمی کردم

فاصله ام را با افراد رعایت میکردم

درروز چندین باربا آب نمک قرقره میکردم 

دستم را داخل چشمان ودهانم نمی کردم 

درکیفم دستکش واسپری داشتم ومدام ازآنها استفاده میکردم 

درخانه بودم وجز ضرورت ازخانه بیرون نمیرفتم 

تمام کارها وکلاسهایم را کنسل کرده بودم ومجازی دنبال میکردم

وهزار رعایت دیگر که همه شما آنهاراازبرشدید ازبس شنیده اید

من کرونا گرفتم چون 

رعایت نکردم نظافت دلم را وهیچ اقدامی برای شستشوی دلم نکردم

یادم رفت حالا که همه مساجد تعطیل شده 

حالا که همه کلاسهای معرفتی تعطیل شده

حالا که بچه هایم درخانه کنارم هستن 

حالا که نمیتوانم به ملاقات عزیزانم بروم

حالا که برای بوسیدن بچه ام باید احتیاط کنم

حالا که ماه رجبه ماه خدا ویک نمازجماعت نمیتوانم بخوانم 

حالا که همه اعتکافها تعطیل شده

حالا که گوشی موبایل تنها سرگرمیم شده به بهانه کلاسهای مجازی 

حالا که تلویزیون تنها همنشین بچه هایم شده بدلیل بیکاری 

باید ضدعفونی کنم دلم را تا کرونا نگیرد 

تا درماهی که ماه خداست خلوت کند با خدایش ودنبال بهانه نگردد

حالا که تمام آنچه از بیرون به من عبودیت میداد تعطیل شده

حالا که خدا خلوت کرد سرم را تا باخودش خلوت کنم

ماه به نیمه رسید ومن حواسم نیست که کرونا سراغم نیاد وافتخارمیکنم به این همه دقت دراموری که متخصصین توصیه میکنند.....

غافل از اینکه کرونا درونم را گرفته ودارد همه وجودم را میخورد

من کرونا گرفتم 

آن هم کرونای معنوی

چقدر خداوند دراین ماه توصیه کرده که بشور چشمت را دستت را گوشت را تمام اعضای بدنت را 

وچه قدر ماده های شوینده معرفی کرده که چگونه وچه زمانی مصرف کنم تا دلم خدایی شود 

چقدر گفته ماه ماه من است ودراین ماه خودت را زیر باران استغفار بشوی.

حواسم نیست چرا چون هنوز دربیمارستان بستری نشدم 

هنوز نرفتم تست بدهم پیش متخصص که بگوید کرونا گرفتم وتا مرگ فاصله چندانی ندارم

داشتم فکر میکردم این مردم از من عاقلترن .

لااقل اگر علایمی درخودشان دیدند ،سریع به متخصص رجوع کردن وتحت درمان قرار گرفتند

اما من چی؟

میبینم که دلم پراز غیرخدا شده ،درماهی که متعلق به خداست 

اما انگارنه انگار 

اصلا عین خیالم نیست که سری به متخصص بزنم

متخصصی که برای اینکه ویزیتم کنه معطل نمیکنه وقت برای چندماه دیگه نمیده

نسخه نمینویسه که برو داروخانه داروتا بگیر 

متخصصی که فقط کافیه بگم کرونا گرفتم 

خودش میاد با دارو ،ودرمانم میکنه

متخصصی که توبیمارستان ننشسته تا مریضها برن سراغش 

بلکه با داروها ومرهم هاش تو شهر دنبال مریضهای کرونایی میگرده تا پاکشون کنه ازاین ویروس کشنده

نفسم تنگه خیلی تنگ 

این ازعلایم کروناست 

دلم هم تنگه اینم از علایم کروناست  اما کرونای معنوی

کجایی طبیب همه دردها

یکی از مدعیان آرزومند ظهورت کرونا گرفته 

ودرمانش فقط تویی 

بیا وخالصش کن برای خودت که ناخالصیهایش بدجور راه نفسش راتنگ کرده

یک ماه تا تولدت بیشتر نمانده 

میخواهم برای میلادت کرونا نداشته باشم ودرجشن میلادت شرکت کنم باهمه عزیزانم بدون دستکش بدون ماسک بدون این همه ناخالصی 

خالصم کن برای یاریت مولود نیمه شعبان

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۸ ، ۲۲:۰۹
گلناز ترکی

🍃 پدر

تو همه چیزت برای خداست.
خوابت خوراکت
نمازت روزه‌ات
لبخندت گریه‌ات
و حتّی نفس کشیدنت.

می‌خواهی برای روز پدر
به ما هدیه بدهی؟

هر چه دوست داری به ما هدیه بدهی بده
تو هر چیزی به ما بدهی
اگر میان خودمان تقسیم کنیم
به همه بیش از اندازۀ کاسه‌هایشان می‌رسد.

یک رکعت از نمازت را که نه
یک آیه از سورۀ حمدت را
باز هم نه
فقط وقتی که تکبیرة الاحرامت را گفتی
و بسم الله الرحمن الرحیم نمازت را که بر زبان جاری کردی
ثواب نقطۀ زیر باء بسم الله را که به همه‌مان بدهی
هر کداممان می‌توانیم با سهممان
همۀ بهشت را برای خودمان بخریم.

تو با هر بار ادای بسم الله
یک بار ولایت علی را از ابتدا تا انتها مرور می‌کنی.

کسی روی زمین بیشتر از تو ولایت علی را ندارد
و هر چه ثروت است، پیش ثروت ولایت علی
هیچ هیچ هیچ است.

بسم الله‌های تو اگر نبود
نفس زمین بند می‌آمد و از فقر می‌مرد.

ما هنوز هم منتظر هدیه‌ایم پدر!


احترام پدرم سر جای خودش
امّا تو اگر خودت را پدرم نمی‌نامیدی
من دخترهیچ پدری نمی‌شدم.
من از وقتی که فهمیدم تو پدر من هستی
فکر زندگی، شکوفه زد در سرم.
تو وقتی پدرم هستی
دیگر به هیچ فخری جز تو فکر نمی‌کنم.

کسی که به پدر بودن تو فکر نمی‌کند
معنای کلامتان را هم نمی‌فهمد
که گفتید زینت ما باشید نه مایۀ ننگمان.

باورت می‌شود که سال‌هاست
میلی برای خواستن از خدا ندارم؟
چه کنم؟
تقصیر من نیست.
تقصیر توست که این اندازه دلسوزی!
وقتی کسی پدری به مهربانی تو داشته باشد
و دست این پدر همیشه رو به آسمان باشد
برای چیدن میوه‌های حاجتش
دیگر چه نیازی به دعای او؟
تو بگویی دعا کنم می‌کنم
امّا چشمم تنها به دعای توست پدر 

روزت مبارک بهترین پدردلسوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۸ ، ۱۵:۰۹
گلناز ترکی

اگر امواج دریا شما را از ساحل دور کنه و در حال غرق شدن باشید چیکار می کنید؟

چه کسی در دریا می‌تواند شما را نجات دهد ؟

آیا اگر یک شناگر ماهر متوجه غرق شدن شما شود می تواند شما را نجات دهد

یا احتیاج به غریق نجات هست ؟

تنها وسیله‌ای که در اعماق دریا می تواند به شما کمک کند چیست؟

کشتی ،آن هم نه هر کشتی فقط کشتی نجات .

 کشنی نجاتبه دنبال غریق می گردد و می تواند آن را نجات دهد

پس وقتی در امواج دریا در حال غرق شدن هستید باید دست و پایی بزنید و فریادی بزنید تا کشتی نجات به سمت شما حرکت کند و شما را نجات دهد

اهمیت کشتی نجات را کسی درک می‌کند که خطر غرق شدن و نابودی در دریای متلاطم دنیا را فهمیده و حس کرده باشد

قبول دارین که ما در این دنیا در حال غرق شدن هستیم ؟

بارها از زبان افراد شنیده‌ایم که می‌گویند: جانم به لب رسیده ،دارم خفه می شوم این فرد در مشکلات و مسائل دنیا در حال غرق شدن است و احتیاج به کشتی نجات دارد

یکی از مهمترین صفات  امام، کشتی نجات بودن ایشان است

به راستی در دوران غیبت امام عصر این احساس غرق شدن را بیشتر احساس می‌کنیم

خود امامعصر علیه السلام در دعای شریف افتتاح زبان شکوه به محضر خدا می گشاید و از سیه روزی ها و تیره بختی های مردمان شکایت می کنند...

امام رضا علیه السلام در مورد محرومیت زمان غیبت می فرمایند :مومنان چون تشنگانیکه از جرعه آب گوارا منعمی شوند در تشنگی به سر خواهند برد

دینداری در زمان غیبت نظیر آن است که انسان آتشی درخت غضا را در دست خود نگه دارد

درخت غضاچوب آن مدت زیادی آتش و حرارت را در خود حفظ می‌کند و به همین جهت زغاله بسیار خوبی دارد و این نشانگر آن است که دینداری در زمان غیبت بسیار سخت است

و همه مادر شک و شبهه هستیم

پس باید سوار بر کشتی نجات شویم تا از تلاطم های دنیا رهایی یافته و به ساحل آرامش برسیم

حال با داشتن این معرفت از امام عصر علیه السلام هنگام غرق شدن در سختی های دنیا به آن حضرت متوسل می‌شویم و یقین داریم که ما را به ساحل امن

می رسانند........

السلام علیک یا سفینه النجاه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ اسفند ۹۸ ، ۲۱:۵۸
گلناز ترکی

اگه فردی که شما آن را نمی‌شناسید برای شما هدیه بیاورد بدون هیچ مناسبتی چه احساسی دارید؟

 اگه هر روز تعداد زیادی هدیه به شما بدهد و برود و انتظار هیچ تشکری از شما نداشته باشد با خود چه فکر می کنید؟

تا به حال به این فکر کردین که اصلا ما برای چه کسی که هدیه می بریم ؟

شاید بگویید برای خیلی از افراد

مثلاً دوستی که تولدش است

یا وقتی به منزله کسی میرویم.....

و اما اگر از شما بپرسم برای چه کسی هر روز هدیه می خرید؟

جواب اکثر شما منفی است

ومیگویید :برای هیچ کس

هدیه دادن نشانه محبت و دوست داشتن است

اصولاً برای ابراز علاقه به اطرافیان به آنها هدیه می دهیم و به کسانی که بیشتر دوستشان داریم هدیه های بیشتر و بهتری می دهیم ....

تابه حال به این فکرکردین که آفریننده من و شما هر روز برای ما هدیه می آورد؟

 قبل از آنکه ما معنای هدیه را بفهمیم بهترین هدیه ها را به ما داد

از لحظه تولد نعمت پدر و مادر

چشم و  گوش و حیات و .......

به راستی خداوند چرا اینقدر به ما هدیه داد ؟

آیا علتی جز دوست داشتن، محبت و مهر بانی  داشت ؟

خداوند خود را اینگونه به ما معرفی کرده است

فرموده:برای انجام هر کاری بگو بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده مهربان

که اگر این را هم نمی گفت با دیدن این همه نعمت هایش به بخشنده بودن و مهربانی اش پی میبردیم اگر اهل تفکر بودیم

او  ما را دوست دارد و هنگام خلقت ما به خود آفرین گفت و فرمود همه آنچه در آسمانها و زمین است برای تو آفریده ام ولی تو را برای خودم آفریدم.!!!

 عشق از این بالاتر و بهتر جایی سراغ دارید؟

به عشق‌های زمینی نگاه کنید اگر یک نفر راخیلی هم دوست داشته باشیم نمی‌توانیم چنین ادعایی بکنیم

چه افتخاری از این بالاتر که خدا من را برای خودش آفریده باشد؟

انالله و انا الیه راجعون

ما برای خدایم و برمی گردیم پیش خدا

اگر کسی را دوست داشته باشید قطعاً برای یادآوری و بیان دوست داشتنتان برایش نامه می نویسید به خصوص اگر چند صباحی از هم دور باشید

 نامه‌ای که از جانب معشوق می‌آید

بوسیدن دارد

بوییدن دارد

خط به خطش را هزاران بار می خوانیم

بند بندش را حفظ می کنیم

و آن را بهترین هدیه می دانیم

 خداوند مهربان کتابی آسمانی را به ما هدیه داد که هر  سوره اش خودش را به ما معرفی کرد

خودش را رحمان و رحیم خواند تا بدانیم دوستمان دارد و برای دوست داشتنم آن از هیچ نعمتی دریغ نکرد....

آیا به راستی این همه محبت و نعمت و رحمت انسان را عاشقش نمی‌کند؟

خدایی که برای بخشیدن بنده اش دنبال بهانه می گردد

خدایی که خریدار کارهای کوچک است

 لبخند بر چهره پدر و مادر را عبادت می داند

ستارالعیوب است و بدی ها را می پوشاند و به بنده فرصت بازگشت می‌دهد

 تا ۷ ساعت گناهش را نمی‌نویسد و فرصت توبه می‌دهد

خدایی که جواب نیکی را چندین برابر کرده و به سوی بنده اش روانه می‌کند خدایی که در قبال انجام وظایف بیشمار پاداش می‌دهد و هرگز نمی گوید

وظیفه ات بوده،باید انجام می دادی دیگه جایزه برای چی!

 جمله ای که بارها به فرزندانمان میگوییم

اما او مربی مهربان است که دنبال بهانه می گردد که ما را شاد کند

خدایی که نیکی ها را چند برابر پاداش داده و با آن ها بدی ها را از بین می برد 

برایم بنویس اگر کسی را دوست داشته باشی برایش چه کارهایی میکنی؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ اسفند ۹۸ ، ۲۱:۵۰
گلناز ترکی

 یه سوال ؟

اگه یه فردی به شما بگه که مدتهاست حمام نرفتم اما نظافت را رعایت کردم

اصلا کاری نکردم که کثیف بشمو نیاز به حمام داشته باشم

مدام از عطر و کرمهای خوشبو استفاده میکنمو احساس نیازی هم به ما ندارم

آیا حرفشو تایید می کنی؟

آیا واقعاً بدون رفتن به حمام آن هم بعد از مدتها می توان ادعای تمیزی کرد ؟

نه نمیشه

نمیشه بدون حمام رفتن نظافت را رعایت کرد

اصلاً بعضی کثیفی ها فقط با حمام رفتن تمیز میشن هر چقدر هم که اهل رعایت باشیم

در اثر گرمای هوا یا رفت و آمد در شهر گرد و غباری روی بدن ما می نشینه و احتیاج به شستشو داریم و اگر چند روز حمام نرویم انگار روزنه های پوست مان بسته می‌شه 

احساس چسبندگی خارش و کلافگی داریم به صورتی که حتی لباس هایمان هم برایمان مزاحمت ایجاد می کنند

حالا چطور می‌توانیم ادعا کنیم که روحما هم به حمام احتیاج ندارد

روحی که بسیار مهمتر از جسم است و کمترین و کوچکترین گناهی لکه سیاهی روی آن می اندازد و آن را تیره می‌کند

آیا میدانید حمام روح چیست ؟

خدای مهربان در حمام روح آثار فراوانی قرار داده است که چند نمونه را براتونمی گم تا به اهمیت آن پی ببرید

اگر دنبال زندگی خوب و دنیای آسوده و بی دغدغه تا آخرین لحظه عمر هستید حتماً روحتان را به حمام ببرید

اگر می‌خواهید جسم و روحی قوی در جامعه داشته باشید روحتان را به حمام ببرید

اگر می خواهید از مشکلات اقتصادی رنج نبری و روزی تان وسعت پیدا کند روحتان را به حمام ببرید

اگر می خواهید از بلاهای خانمان سوز دنیا نجات یابید روحتان را به حمام ببرید اگر می خواهید غم و غصه تان رفع شود و از مشکلات رهایی یابید روحتان را به حمام  ببرید

پیام تبلیغاتی حمام روح 😁

به راستی چگونه روحمان را به حمام ببریم آیا جواب این سوال را میدانید ؟استغفار

استغفار یعنی بخشش از گناه

درخواست آمرزش از خدا

ساده بگم یعنی خدایا منو ببخش

اگر فردی کار اشتباهی رو انجام بده و زبان عذرخواهی نداشته باشه و حتی یک ببخشید ساده هم نگه چقدربه نظر شما بی ادبه؟

ادب حکم می کنه که من در ازای این همه گناه از پروردگار معذرت خواهی کنم

خداکه اینقدر مهربانه و با اینکه من وظیفه‌ام عذرخواهیه این همه آثار و برکات در استغفارقرار داده

تا من لذت بازگشت به سوی پروردگار را در همین دنیا هم حس کنم

بلا تشبیه،مثل مادری که خطای فرزندش را می‌بخشد و هزاران هزار جایزه در عوض آن بخشش به او هدیه می‌دهد و آن را غرق محبت می کند

بیایید بوی بد گناهان را با حمام استغفار از روحمان بیرون کنیم

و معطر شویم به عطر استغفار

چه زیبا خداوند در سوره یاسین آیه ۸۲ می فرماید من کسانی را که زیاد توبه و استغفار می‌کنند دوست دارم

بنابراین یکی از آثار پر بار استغفار محبوب شدن نزد خدایی است که همه عالم تشنه محبت اوست

کسی که محبوب خدا شود همه عالم خدمتگزارش می‌گردد

و تا آنجا که صلاح است خواسته هایش بر آورده می شود

و کسی که محبوب خدا گشت امام زمان علیه السلام هم دوستش دارد و چه چیز از این بهتر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ اسفند ۹۸ ، ۲۱:۳۹
گلناز ترکی

یه روز پرکاری داشتم 

هرکاریم تموم میشد میرفتم سر بعدی 

میتونم بگم ۸ _۹ساعت اصلا فرصت نکردم بشینم

تااون لحظه ی دوست داشتنی رسید

نعمت نشستن.....

یادم اومد چندتاکاره دیگه هم دارم

لب تاپ را روشن کردم ونشستم سربقیش

دخترکوچولوم چادر گل گلیشا سرش کرده بودومامان بازی میکرد

طفلکی ازصبح پا به پای ما راه اومده بود وغرغرم نکرده بود 

فقط اگه آبی میخواست 

غذایی میخواست یا.....

میومدکارشا انجام میدادم میرفت 

اونم خودش کلی کار داشت فکرکنم با عروسکاش جلسه داشت وحسابی مشغول بود....

خلاصه داشتم میگفتم من نشستم پای لب تاپ ودخترمم با چادر گل گلیش اومد نشست کنارم 

یه کم دگمه های کیبوردا زد، دیدم چشماش داره میره ازحال

گفتم مامان جون خوابت میاد برو پیش بابا بخواب تواتاق اینجاکه خوابت نمیبره

دیدم همینجور که رومبل نشسته بود خودشو جمع کرد سرشو گذاشت یه طرف پاشم اونطرف....

روی مبل یه نفره نه کاناپه ها

گفتم مامان اینحا اذیت میشی بدنت درد میگیره برو روتخت بخواب 

گفت:اشکال نداره عوضش پیش مامانمم،میخوام پیش شما باشم مامان!

چشماشا بست وخوابید.....

اون خوابیدا منو بیدارکرد

من بیهوش را باهوش کرد

کی؟یه بچه ۴ ساله

یه بچه ۴ ساله فهمید که هیچ جایی بهترازاینکه پیش مامانت باشی نیست

حتی اگه مامانت کلی کارداشته باشه که فرصت نکنه نگاهت کنه

مهم کنار مامان بودنه 

حالا حتی اگه جات راحت نباشه 

بازیهاشا کردولی دوباره برگشت پیش مامانش 

نموند پیش عروسکاش 

چون میدونستکه عروسکا مال بازین

کاری نمیتونن برات بکنن

اگه خوابت ببره نمیتونن پتوتا روت بکشن

اگه تشنت بشه توخواب ،نمیتونن بیان برات آب بیارن

بچه فرق عروسک ومادر رافهمید....

فرق مامان بازی را با مامان واقعی فهمید.....

امامن هنوز نفهمیدم که دنیا همش بازیچه است وسرگرمی 

وفقط اون وقتاییش ارزش داره که دست ازبازی بکشی وبری کنار مادرت

مادری که همیشه آغوشش بازه تا کنارش پناه بگیری.....

دیگه نمیتونم ادامه بدم 

میخوام برم کنارمامانم

دیگه ازاین بازیم خسته شدم.......

السلام علیک یا فاطمه الزهرا.........‌‌‌‌

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۸ ، ۱۸:۴۳
گلناز ترکی

میخواستم برم دکتر خیلی هم عجله داشتم

رفتم سرکیف دفترچه ها ،اما دفترچه ام نبود!!!!

یعنی کجامیتونه باشه ؟عجیبه....

دوباره گشتم این طرف اون طرف نه نیست انگار.

واقعا گم شده بود

کمی اعصابم خط خطی شد 

حالا چی کارکنم ؟

رفتم سراغ بقیه کشوها .....

ولی اونجاهم نبود

نبود که نبود ازگشتن خسته شدم نشستم روصندلی 

باخودم گفتم چیه؟حالا یه دفترچه بیمه مگه چه ارزشی داره؟ نباشه، پاشو دکترتا برو.

فرقش یه کم هزینه بیشتر دادنه .وقتت مهم تره ،اعصابت مهم تره.....

رفتم توحالو هوای خودم که ببینم چی شد که اینقدر به هم ریختم 

رسیدم به اینجا که دفترچه بیمم نبود ومن بهش احتیاج داشتم چقدردنبالش گشتم تا پیدا بشه واز پیدانشدنش ناراحت شدم

چرا؟

چون فهمیده بودم که داشتنش چقدر مهمه ووقتی نباشه روحمبه هم میریزه جسمم هم درمان نمیشه.....

اینکه دفترچه بیمه بود که آخرم پیداشد توماشین گذاشته بودمش

اما اگه مطب دکتررا پیدا نمیکردم چقدرحالم گرفته میشد.....

اگه مطبشا پیدا میکردما دکترنبود چقدربیشتربیشترحالم گرفته میشد.....

واگه دکتربودا منو پذیرش نمیکرد چقدرحالم گرفته تر میشد........

الان ناراحتم اما نه برای هیچکدوم ازاین چیزایی که گفتم

ناراحتم که خیلی وقته مریضم وحواسم نیست که یه سری به دکترم بزنم

دکتری که هرروز به من سر میزنه حالما میپرسه کلی دارو برام میاره اما من میگم مریض نیستم وبه زندگیم ادامه میدم

حالا دیگه اینقدرمریض شدم که دکترما گم کردم وحاضرنیستم به اندازه دفترچه بیمه گم شدم دنبالش بگردم........

چرا؟

چون نفهمیدم که دوای مریضیم خودشه، وجودشه ،حضورشه

دلم برات تنگه طبیب دوار

من اعتراف میکنم که مریضم برگرد

درمان من تویی امام زمانم ،پزشک ومتخصص روح وروانم

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۸ ، ۱۷:۲۹
گلناز ترکی

سلااااااام.

بعداز چندروز نبودن ......

امروز به خودم گفتم بهتره صبحانه عسل بخورم 

ظرف عسل راازتو کابینت برداشتم بگو چی دیدم؟

عسل که نبود عسل وسیاه دونه بود البته نه ازاون سیاه دونه ها که با عسل میخورن ،ازاون سیاها که اندازه دونن ومیرن عسلا بخورن!!!!!

حدس زدی چیو میگم؟

 فکرکنم دیشب مورچه ها قرابوده برن عسل ببرن برای سفره عقده دوتا مورچه تازه درحال رسیدن به هم ....

به نظرت چقدرعسل بسه برااینکه عروس داماد مورچه دهن هم بزارن؟

کمتراز یه نقطه

یعنی کمتراز این یه قطره عسلی که دور ظرف عسل من ریخته بود...

اما امان از زیاده خواهی !

راضی نشدن که به اون یه ذره .رفته بودن بالاتر تاخودشونا رسونده بودن به درنیمه باز عسل .....

چشمشون که به این همه عسل افتاده بود سرشون گیج رفته بودا افتاده بودن توظرف عسل .....

نه یکی نه دوتا خیلی زیادتا

مورچه های ایثارگر میخواستن همدیگه را نجات بدن همشون غرق عسل شده بودن

یه لحظه یاد خودم افتادما ودلبستگیام به شیرینیای دنیا

به عسلایی که خدا به درودیوار چاه دنیا مالیده تاما هردفعه بچشیما لذت ببریم

اما غافلیم ازاینکه این عسلا راهربار کهمیایم بخوریم یه عالمه زنبور نیشمون میزنه تابهش دل نبندیم وبتونیم ازش دل بکنیم ....

که اگه این زنبورا نبودن مثه مورچه ها میشدیم

اینقدر زیاده روی میکردیم تا آخر همون عسلا باعث مرگمون بشه 

واقعا قناعت عجب صفته خوبیه 

عجب صبحانه عسلی خوردم باورکن درسی که گرفتم از عسل برام شیرینتر بود 

امیدوارم به شما هم چسبیده باشه صبحانه عسلی من.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۸ ، ۱۹:۳۴
گلناز ترکی